آزمونهای هوش
مقدمه انواع مختلف آزمونهای هوشی
.
آزمونهای فردی هوش
اولین آزمون هوش که در مقیاس بسیار وسیع مورد استفاده قرار میگیرد، آزمون استنفورد- بینه است به طور خلاصه ، این آزمون از روی آزمونی که برای اولین بار در اوایل قرن 20 به وسیله آلفرد بینه در فرانسه ساخته شده بود بوجود آمد. لوئیز ترمن در سال 1916 ، آزمون بینه را در دانشگاه استنفورد آمریکا ، به منظور اندازه گیری هوش کودکان 3 تا 16 سال آمریکایی مورد تجدیدی نظر قرار داد و آن را آزمون استنفورد – بینه نامید. آخرین تجدید نظر این آزمون در سال 1985 انجام گرفت.
منظور از اجرای انفرادی آزمون این است که آزمایشگر در هر نوبت تنها میتواند یک آزمودنی را بیازماید در نخستین تجدید نظر در این آزمون ، نتیجه آزمودنی به صورت سن عقلی بیان میشد. سن عقلی یعنی این که کودک در پاسخگویی به آزمون ، توانایی چه سنی را داشت. مثلا اگر یک کودک هفت ساله نتیجه متوسط کودکان هشت ساله را بدست میآورد، میگفتند که سن عقلی یا توانایی ذهنی کودکان 8 ساله را دارد.
عیب آزمون سن عقلی این بود که عدد نسبی نبود و میزان عقب ماندگی پیشرسی را به طور دقیق نشان نمیداد. مثلا اگر سن عقلی یک کودک 6 ساله ، 5 سال و سن عقلی یک کودک 12 ساله ، 11 سال بود ظاهرا هر کدام یک سال عقب ماندگی داشت. اما واقعیت این است که کودک 6 ساله عقبماندهتر از کودک 12 ساله بود. زیرا اهمیت عقبماندگی در سنین پایین ، بیشتر است.
برای از بین بردن این عیب ، ضریب هوشی یا هوشبر را محاسبه میکنند که یک عدد نسبی است و رابطه سن عقلی و تقویمی را نشان میدهد. برای محاسبه ضریب هوشی ، سن عقلی را بر سن تقویمی تقسیم میکنند و برای که عدد بدست آمده اعشار نداشته باشد، آن را در 100 ضرب میکنند. بنابراین فرمول محاسبه ضریب هوشی چنین خواهد بود. بدین ترتیب اگر سن عقلی کودک 7 ساله ، 8 سال باشد، ضریب هوشی او 114 خواهد بود.
در این فرمول ، اگر صورت و مخرج کسر برابر باشند، یعنی اگر سن عقلی و سن تقویمی یکسان باشند، ضریب هوش 100 خواهد بود. بنابراین ، میتوان گفت که کودک عادی یا بهنجار کودکی است که سن عقلی و سن تقویمی او برابرند. به عبارت دیگر ، کودک بهنجار تواناییهای سن خود را دارد. امروزه نتایج حاصل از آزمون استنفورد- بینه را به این صورت تفسیر میکنند که نتیجه آزمودنی را با نتایج نمونهای از آمودنیهای همان سن مقایسه میکنند.
آزمونهای و کسر
در میان سایر آزمونهای انفرادی هوش ، میتوان به آزمونهای وکسر اشاره کرد. در سال 1937 ، دیوید وکسلر ، در نیویورک ، تصمیم میگیرد، با استفاده از روش متفاوت از روش ترمن ، آزمون هوشی تهیه کند. ترمن سوالات آزمون استنفورد – بینه را بر اساس سن تنظیم کرده بود، اما وکسلر ، سوالات آزمون خود را بر اساس درجه دشواری تنظیم میکند. وکسلر ، در مجموع سه مقیاس فراهم میآورد: برای کودکان 3 تا 6 ساله ، برای کودکان 5 تا 15 ساله و برای بزرگسالان.
تفاوت دیگر بین آزمون استنفورد- بینه و آزمونهای و کسلر اهمیت دادن آنها به اندازهگیری استعدادهای کلامی است. آزمون استنفورد – بینه برای اندازهگیری استعدادهای کلامی تهیه شده است، در صورتی که مقیاسهای و کسلر طوری تهیه شدهاند که استعدادهای کلامی و غیر کلامی را بطور یکسان اندازه میگیرند (نصف کلامی و نصف غیر کلامی) دیدگاه وکسلر دو امتیاز دارد. میتوان استعدادهای کلامی و غیر کلامی را به طور جداگانه یا با هم اندازه گرفت. و افرادی هم که زبان آزمون را نمیدانند یا نمیتوانند حرف بزنند تحت آزمایش قرار گیرند. لزومی ندارد که قسمت کلامی آزمونها اجرا شود. زیرا هر آزمون فرعی نتایج مستقل فراهم میآورد.
آزمونهای گروهی هوش
امروزه اکثر آزمونهای هوش مورد استفاده آزمونهای گروهی است نه آزمونهای فردی. آزمونهای فردی برای تشخیص بسیار مفید هستند. زیرا بوسیله روانشناسانی بکار برده میشوند که نه تنها ، برای کنترل پاسخهای خوب و بد ، آزموش دیدهاند، بلکه درباره تفسیر ناکامیها ، دشواریهای هر دو موارد دیگر تجربه دارند. با این همه اجراتی آزمونهای فردی به زمان زیادی نیاز دارد (تقریبا بین یک تا دو ساعت) و مقرون به صرفه نیست. روانشناسان نیز باید سالها آموزش ببینند و تجربه کسب کنند تا بتوانند صلاحیت لازم برای اجرای آزمونهای فردی را به دست آورند. علاوه بر موارد بالا ، بزرگترین مساله در استفاده از آزمونهای فردی این است که رفتار آزماینده ، نمیتواند در مورد همه آزمودنیها یکسان باشد. خستگی حاصل از آزمودن چند آزمودنی به دنبال یکدیگر ، دخالت عوامل بیرونی و حوادث غیر منتظره ، میتوانند توضیح دستورالعمل ، برخورد با آزمودنیها و تفسیر نتایج را تحت تاثیر قرار دهند. برای صرفه جویی در زمان و هزینه و برای ایجاد شرایط حتی الامکان یکسان برای همه آزمودنیها ، روانشناسان آزمونهای گروهی تهیه کردهاند. آزمونهای گروهی آنهایی است که در هر نوبت بر روی تعداد زیادی از افراد به اجرا در میآید که از جمله آنها آزمون نظامی آلفا ، آزمونهای نابسته به فرهنگ کتل و آزمون ترسیم آدمک است.
آزمون نظامی آلفا
آزمونهای گروهی هوش ، برای اولین بار ، در جنگ جهانی اول بوسیله ارتش آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. زیرا لازم بود دو میلیون سرباز در کمترین زمان تحت آزمایش قرار گیرند و استفاده از آزمونهای فردی برای این کار غیر ممکن بود. گروهی از روانشناسان ماموریت یافتند تا اولین گروه آزمون گروهی هوش را که آلفا نام گرفت تهیه کنند. این آزمون که اولین آزمون مداد- کاغذی بود، میتوانست استعدادهای شناختی ، مثل استدلال ریاضی ، مقیاس و قضاوت علمی را اندازه بگیرد.
آزمون نابسته به فرهنگ کتل
آزمونهای نابسته به فرهنگ کتل از سه مقیاس زیر تشکیل میشوند:
- برای کودکان 4 تا 8 ساله ، برای عقب ماندههای ذهنی
- برای کودکان 8 تا 14 ساله ، برای بزرگسالانی که کمتر از دیپلم سواد دارند و برای اکثر کسانی که مقیاس از 50 سال دارند.
- برای سطوح بالاتر از دیپلم برای دانشگاهیان و بزرگسالان باهوش.
این آزمون ، اجازه میدهد تا توانایی استدلال ، بر اساس درک آزمودنی از قوانین حاکم بر تصاویر هندسی ارزشیابی شود.
آزمون ترسیم آدمک
آزمون ترسیم آدمک خانم فلورانس کودیناف ، با این استدلال بوجود آمد که کودکان همه فرهنگها امکان دارد که اشخاص را مشاهده کنند و روابط موجود بین اجزا و کل را به خاطر بسپارند. دستورالعمل آزمون بدین ترتیب صورت است که از کودک میخواهند تا شکل یک آدم را بکشد آزمون آدمک نیز جز آزمونهای نابسته به فرهنگ به حساب میآید. آزمونهای نابسته به فرهنگ برای حذف اثر فرهنگ در اندازهگیری هوش تهیه شدهاند. اما آنها نیز نتوانستهاند به نویدهایی که داده بودند بطور کامل عمل کنند. در این آزمونها نیز کودکان فرهنگهای غنی بهتر از کودکان فرهنگهای فقیر موفق میشوند.
ارزیابی شخصیت، موضوعی است که افراد زیادی را مجذوب خود میکند، تا بدانجا که هزاران آزمون شخصیت وجود دارد و صدها کتاب درباره آن نوشته شده است. ما دائما در حال ارزیابی غیررسمی شخصیت هستیم. در انتخاب دوست، شناخت همکاران آینده، انتخاب داوطلبان مشاغل سیاسی و انتخاب همسر. برداشتهای اولیه ما ممکن است تحت تأثیر یک جنبه خاص قرار بگیرد. این گرایش به سوگیری در قضاوت را “اثر هالهای” مینامند. گاهی برداشت اولیه ما ممکن است تحت تأثیر تصور قالبی ما از ویژگیهای منتسب به گروه خاصی قرار بگیرد که شخص به آن تعلق دارد. گاهی هم شخصی که مورد ارزیابی قرار میگیرد “حفظ ظاهر” میکند. بنا به این دلایل و شواهد دیگر، ارزیابی غیررسمی از دیگران ممکن است به خطا برود. در بسیاری موارد باید ارزیابی عینیتری از شخصیت صورت گیرد که عاری از سوگیری باشد.[1]
شناخت عینی جنبههای غیرشناختی افراد فایده عملی بسیار زیادی دارد. این جنبهها تا اندازهای بازده استعدادهای ذهنی را تعیین میکنند و توصیف رفتار انسان در موقعیتهای متغیر زندگی را نیز امکانپذیر میسازند. این جنبهها مخصوصا باید در راهنمایی شغلی و راهنمایی تحصیلی به حساب آیند؛ چیزی که اغلب به دست فراموشی سپرده میشود. در واقع نوع فعالیت انسان هرچه باشد، کل وجود او در انجام آن دخالت میکند. بنابراین اگر در سازگاری فرد با فعالیتهای شغلی، تنها استعدادهای ذهنی و تواناییهای جسمی او را در نظر بگیرند، کاری نادرست و غیرعلمی خواهد بود. شناخت شخصیت در بسیاری از موارد موجب روشن شدن علل بیماریهای روانی، چگونگی گسترش و تجلیات آنها میشود. به همین دلیل آزمونهای شخصیت در کلینیکهای روانپزشکی کاربرد فراوانی دارد. ارزیابی شخصیت یک بزهکار میتواند علل بزهکاری را روشن سازد و سازگاری مجدد او را آسانتر کند. بنابراین، برای قضاوت درباره انواع مختلف بزهکاران میتوان از آزمونهای شخصیت بهره گرفت.[2]
آزمونهای شخصیت اساسا برای سنجش “رفتار نوعی” بهکار میروند. این اصطلاح در اصل از نظریه روانشناسان رفتارگرا که به رفتارهای آشکار و قابل مشاهده توجه دارند گرفته شده است. دیدگاه رفتارگرایی برای سنجش خصایص شخصیتی محدودیتهایی دارد. استفاده از دیدگاه روانشناسی پدیدارنگر موجب میشود که شخصیت آدمی بهتر شناخته شود. در روانشناسی پدیدارنگر، این مطلب مورد توجه قرار میگیرد که جهان در چشم شخص چگونه جلوهگر میشود و او دنیای شخصی خود را چگونه میبیند. اصطلاحاتی مانند خودانگاره، احساس دشمنی و نگرش نسبت به مقام و قدرت، به ادراکها و واکنشهایی که در درون شخص روی میدهد اطلاق میشود. بر این اساس گفته میشود که بحرانهای سازگاری بیشتر به ادراک فرد از رویدادها بستگی دارند تا به خود رویدادها.
آزمونهای عینی شخصیت
در تحقیقات و سنجش شخصیت، از آزمونهای عینی کاغذ و قلمی، زیاد استفاده میشود. این آزمونها باعث صرفهجویی در وقت روانشناسان میشوند. در این آزمونها مراجعان پس از شنیدن دستورالعملهای اولیه خودشان به پرسشها پاسخ میدهند بدون اینکه در حین اجرای آزمون تعاملی با روانشناسان داشته باشند. سپس با پر شدن پاسخنامهها، آنها را برای تحلیل رایانهای، به رایانه میسپارند